طلاق خلع چیست؟
همه ما زوج هایی را دیده ایم که سال‌ها و دهه‌ها با هم بوده اند، اما به نظر می رسد که اصلا همدیگر را دوست ندارند. در واقع، ممکن است متوجه بیزاری یا حتی نفرت شدید آن ها نسبت به همسرشان شوید.
در این نوع موارد معمولا تعجب می کنیم چطور زوجی که این‌قدر عاشقانه ازدواج کرده اند و سال های زیادی را با هم گذرانده اند می توانند از یکدیگر متنفر شوند. این مسئله می تواند دلایل مختلفی داشته باشد.
در متن حاضر علاوه بر بررسی این دلایل قصد داریم به این پرسش پاسخ دهیم که طلاق خلع چیست و چه شرایطی دارد. همان طور که می دانید یکی از شرایط این نوع طلاق، کراهت و بیزاری زن از مرد است.
عوامل مهم در بیزاری زوجین از یکدیگر
در این بخش، تعدادی از عوامل متداول را که در درازمدت به عنوان قاتلان رابطه نقش دارند، فهرست کرده ایم:
از هم جدا شدن
افراد بدون توجه به سن به طور مداوم در حال رشد هستند. همه ما تجربیاتی از زندگی داریم که وجودمان را شکل می دهد تا آن گونه که دوست داریم باشیم.
گاهی اوقات افراد بسیار شاد، تجربیات آسیب زا را تجربه می کنند که دیدگاه آن ها را تغییر می دهد و آن ها شروع به تفکر متفاوت می کنند.
مثلا زنی که دچار سقط جنین می شود. هر دو همسر به روش خود و نه با هم با غم و اندوه کنار می آیند که باعث می شود در حلقه ای از سوء تفاهم ها و در نهایت نفرت به هم برسند.
همچنین در مثالی دیگر، زنی که برای پیشرفت در زندگی خود با مخالفت های مداوم همسرش رو به رو می شود، بعد از مدتی خود را اسیر آن زندگی دانسته و این مسئله می تواند باعث کراهت و بیزاری او شود. این افراد می توانند برای جدایی از همسر خود، از شرایط طلاق خلع استفاده کنند.
سلایق و ترجیحات مختلف
پیر شدن افراد در کنار هم همیشه آن طور که همه فکر می کنند، مسئله ای ماورایی و بدون مشکل نیست. تحمل کردن زندگی با کسی که سلایق و ترجیحات مخالف شما را دارد، می تواند بسیار خسته کننده باشد.
در نهایت، زمانی که افراد فضای کافی برای رشد زندگی خود ندارند و فرآیند های فکری آن ها با هم مطابقت ندارند، از یکدیگر عصبانی شده و رابطه آنها از بی حوصله در حرف زدن تا کراهت و بیزاری سوق پیدا می کند.
عدم تمایل به تغییر
یک ازدواج خوب، مانند یک ساعت مچی است که به خوبی تنظیم شده است. چرخ‌دنده ها و عقربه ها در هماهنگی کامل با یکدیگر کار می کنند و متأسفانه، برخی از زوج ها همخوانی خوبی ندارند.
برخی برای تغییر زندگی خود تلاش می کنند و با موفقیت یک شراکت مناسب در زندگی را ایجاد می کنند و زندگی شادی را پشت سر می گذارند اما بسیاری دیگر سفت و سخت هستند و تمایلی به تطبیق بر اساس خواسته های یک رابطه ندارند.
این نوع مسائل هم حتما یک زندگی را به طرف جدایی و حتی طلاق خلع که با اصل کراهت شروع می شود، سوق خواهد داد.
مشکلات اعتیاد
ممکن است زمانی، یکی از همسران یا هر دو از مشکل سوء مصرف مواد مخدر و الکل رنج ببرند. اعتیاد اتفاقی بسیار سمی است زیرا منجر به بروز مشکلات سلامتی جسمی و روانی می شود.
اگر یکی از همسران معتاد باشد، ممکن است باعث شود همسر دیگر احساس شکنجه، تنهایی و افسردگی کند. این مهم یک عامل مهم برای از بین بردن روابط بین زوجین است. بسیار دیده شده که همسران به دلیل اعتیاد همسر خود، از او کراهت داشته و ترجیح بر طلاق خلع دارند.
مشکلات مالی
مسائل مالی می توانند خانواده ها را مانند یک طوفان سهمگین از هم بپاشند یا آن ها را از همیشه به هم نزدیک‌تر کنند. برای افرادی که با همسران بی ملاحظه و ولخرجی ازدواج کرده اند، اداره خانه به یک مشکل تبدیل می شود.
به همین ترتیب، برخورد با همسری که درآمد خوبی دارد اما بدترین سلیقه را در سرمایه گذاری و هزینه کردن دارد، به همان اندازه دشوار است. هنگامی که شرکا سعی می کنند چنین عاداتی را در همسر خود تغییر دهند، شکاف بین آن ها اجتناب ناپذیر است.
لطمه زدن به حیثیت فرد
نبردهای دائمی قدرت، برای تضعیف روحیه افراد بسیار آسیب رسان است. ازدواج به معنای مشارکتی است که در آن هر دو زن و شوهر بدون توجه به دستاورد ها و درآمدهایشان به عنوان یکسان به میز مذاکره می آیند.
اگر با ایجاد احساس حقارت، به حیثیت دیگری لطمه زده شود، بدیهی است که همسر آسیب دیده به جای عشق ورزیدن به دیگری دچار تنفر می شود. این معادلات را در ازدواج با یک خودشیفته مشاهده می کنید.
همسر فردی که بسیار خودشیفته است و غیر از خود کس دیگری را قبول ندارد، حتما با کراهت و استفاده از شرایط طلاق خلع از او جدا می شود.
عدم وجود ارتباط مناسب و حریم خصوصی
عدم ارتباط زوجین، ترجیح به حرف نزدن و مسافرت نرفتن با یکدیگر و تمامی مسائل از این دست، ازدواج را از بین می برد.
زوج هایی که برای صمیمی شدن و صحبت کردن در مورد احساسات خود وقت نمی گذارند، در نهایت احساس می کنند با شخصی که قبلا می شناختند، ازدواج نکرده‌اند.
نفرت زوج ها اغلب به سادگی خیانت و بی وفایی نیست. دلایل متعددی وجود دارد که منجر به این نوع چرخش در یک رابطه می شود. این چیزهای کوچک را می توان با تلاش مداوم هر دو همسر برطرف کرد اما این تلاش نمی تواند یک طرف باشد.
اگر بارها و بارها برای نجات زندگی خود تلاش کرده اید اما به نتیجه مطلوب نرسیده اید، هیچکس تحمل چنین زندگی را از شما درخواست نمی کند اما اگر می توانید با استفاده از مواردی مانند مسائل زیر، این نفرت و کراهت را از بین برده و زندگی خود را ادامه دهید، از این کار دریغ نکنید.
راه های مقابله با تبدیل عشق به بیزاری
افکار منفی خود را پاک کنید
مسئله اصلی در رابطه عشق و نفرت، عدم تصمیم گیری است. شما نمی توانید موقعیت خود را در رابطه زیر سؤال ببرید و انتظار داشته باشید که همه چیز عالی شود.
برای اینکه رابطه خود را از این مرحله ناامیدکننده خارج کنید، هم شما و هم شریک زندگیتان باید ابتدا مشخص کنید که آیا می خواهید رابطه را ادامه دهید یا رها کنید.
مگر اینکه در یک رابطه بد یا سمی باشید، یک رابطه عشق و نفرت می تواند فقط یک مرحله باشد. با تلاش صحیح می توانید آن را به مسیر خوشبختی هدایت کنید.
اگر تلاش های شما بی نتیجه بود، می توانید از شرایط طلاق خلع استفاده کنید.
شناسایی احساسات منفی
قدم بعدی شناسایی احساسات منفی است که باعث ایجاد اصطکاک می شوند. این موارد می تواند عدم صبر شما یا خلق و خوی شریک زندگی شما باشد که کام هر دوی شما را تلخ می کند؛ بنابراین دفعه بعد که در آستانه حمله به شریک زندگی خود هستید، یک لحظه بایستید و فکر کنید.
اگر قادر به کنترل خشم خود نیستید، واکنش نشان ندهید. وقت خود را صرف کنید و سناریو را با ذهنی آرام بازنگری کنید.
بر نکات مثبت تأکید کنید
هر کسی ایراداتی دارد. هر چه زودتر این را بپذیرید، بهتر است. زیرا زمانی که فرد را همانگونه که هستند بپذیرید، خود را از افکار منفی و سؤالات آزاردهنده رهایی خواهید یافت.
هنگامی که افکار منفی از بین رفتند، می توانید نکات مثبت یکدیگر را ببینید که رابطه را برای رسیدن به خوشبختی پایدار می کند، نسبت به خود و رابطه مطمئن تر شوید و شروع به اعتماد به شریک زندگی خود کنید.
با این حال، اگر یکی از شرکا رفتار خودشیفتگی داشته باشد یا تهدیدی برای شما و فرزندانتان باشد، ممکن است این نوع تفکر نیز درست نباشد و شما بخواهید از انواع طلاق بائن (مانند طلاق خلع) استفاده کنید.
زمان بیشتری را با یکدیگر بگذرانید
این می تواند یک قدم ساده به نظر برسد، اما زمانی که یک زوج در یک رابطه عشق و نفرت هستند، تحمل یکدیگر و گفتگوی شاد بدون دعوا می تواند یک معجزه باشد.
هنوز دعواها و روزهای سختی وجود خواهد داشت. تا جایی که ممکن است زمان بیشتری را با هم بگذرانید. کارهایی را انجام دهید که هر دوی شما از آن لذت ببرید.
این مهم به ایجاد دوستی بین شما دو نفر کمک می کند. همچنین، وقتی متوجه شدید که با یک بن بست مواجه هستید، به جای اینکه آن را از بین ببرید، مانند بزرگسالان بالغ بحث کنید. از اینکه ببینید یک مشکل چقدر راحت حل می شود، شگفت زده خواهید شد.
چه زمان می توان از شرایط طلاق خلع استفاده کرد؟
برای استفاده از شرایط این نوع طلاق، باید دو اصل مهم آن را بشناسید. این دو اصل عبارت اند از:
- کراهت زن از همسرش
- بخشیدن مالی به همسر برای رضایت به طلاق
برای درک بهتر این دو اصل، اجازه دهید تعریف طلاق خلع را از متن قانون در نظر داشته باشیم.
با استناد به ماده 1146 قانون مدنی «طلاق خلع آن است که زن به واسطه کراهتی که از شوهر خود دارد، در مقابل مالی که به وی می دهد، طلاق بگیرد؛ اعم از اینکه مال مزبور عین مهر یا معادل آن یا بیشتر یا کمتر از مهر باشد».
با توجه به این ماده صریح، زمانی که زن از شوهر خود کراهت داشته باشد، در واقع از دیدن و زندگی با او بیزار باشد، می توان با دادن مالی به وی، او را برای طلاق راضی کند.
به بیان عام، ما با استفاده از جمله «مهرم حلال جونم آزاد» می توانیم طلاق خلع را معنا کنیم. این نوع طلاق در کنار طلاق مبارات نیز معنا می شود.
منظور از طلاق مبارات چیست؟
به طور کلی، طلاق در متن قانون ما در دو وضعیت طلاق رجعی و بائن معنا شده است. طلاق رجعی به معنا امکان بازگشت زوج به زوجه در زمان عده است و طلاق بائن، به معنای عدم امکان رجوع است.
طلاق خلعی در دسته دوم، یعنی طلاق بائن قرار می گیرد. این نوع طلاق را که با شرط کراهت زن از مرد می شناسیم، در کنار طلاق مبارات معنا می کنند.
مبنی طلاق مبارات کراهت زوجین از یکدیگر است. بنا بر ماده 1147 «طلاق مبارات آن است که کراهت از طرفین باشد ولی در این صورت عوض باید زائد بر میزان مهر نباشد».
در این ماده به صراحت به این موضوع اشاره شده است که زن همچنان باید مالی را به شوهر بدهد تا رضایت او برای طلاق را به دست آورد. اما به این تفاوت که این مال نباید بیشتر از مهریه او باشد.
در صورت یکه در طلاق خلع، این مال می تواند برابر با مهریه، کمتر از آن و یا حتی بیشتر از میزان مهریه باشد.
امکان رجوع در طلاق خلع
به این نکته اشاره کردیم که طلاق خلع در دست انواع طلاق بائن قرار می گیرد. به این معنا که بعد از جاری شدن صیغه طلاق، مرد حق رجوع به همسرش را ندارد اما اگر زن در زمان عده، مالی که بر مرد داده را پس بخواهد، مرد نیز می تواند حق رجوع داشته باشد.
در واقع طلاق خلع، جایی میان طلاق بائن و رجعی قرار دارد و شرط چرخش آن، درخواست مال از طرف زن است.
این مسئله در بند سوم ماده 1145 قانون مدنی نیز با این شرح توضیح داده شده است که «طلاق خلع و مبارات مادام که زن رجوع به عوض نکرده باشد».
مسئله فدیه در طلاق خلع
مالی که زن هنگام طلاق خلع باید به همسر خود بپردازد را فدیه می نامند. همان طور که ذکر آن رفت در طلاق خلع میزان فدیه می توان کمتر، بیشتر و یا برابر با مهریه باشد. اما در طلاق مبارات میزان فدیه نمی تواند از میزان مهریه بیشتر باشد.
آیا در طلاق خلع، مرد می تواند به زن رجوع کند؟
خیر. این نوع طلاق بائن است و مرد حق رجوع ندارد مگر اینکه زن مقدار فدیه را درخواست کرده باشد.
شرایط اصلی طلاق خلع کدام اند؟
در این نوع طلاق زن باید از شوهر خود کراهت داشته باشد و بتواند مالی را برای جلب رضایت او به طلاق پرداخت کند.
تفاوت میان طلاق خلع و مبارات در چیست؟
در طلاق مبارات زوجین از هم بیزارند و در طلاق خلع تنها زوج کراهت دارد. در طلاق مبارات فدیه نباید بیشتر از مهریه باشد اما در طلاق خلع، می تواند بیشتر، کمتر یا مساوی با مهریه باشد.
